یکی ...

يكى تو ميگويى
يكى او
يكى تو ميگويى
يكى او
و آنقدر اين داستان ادامه پيدا ميكند،
كه ديگر
نه تو ميگويى و
نه او!
و نيمى از روابط،
به همين سادگى عقيم ميشوند!
حلقه ى مفقوده ى نسلِ ما،
آرامش است
آرامشى كه گاهى خودمان نداريم،
اما از عالم و آدم انتظارش را داريم
مشكل غرورِ بيجاست
غرورى كه دقيقاً آنجا كه نبايد،
خرجش ميكنيم!
مشكل تنوع طلبى ست!
كه اگر اين نشد،فداى سرمان،
هستند امثالِ اينها و آنها كه جاىِ خالىِ هم را پر ميكنند!
نسلِ ما،
پر از حلقه هاى مفقوده اى است،
كه راستش را بخواهيد،
حوصله ى پيدا كردنش را نداريم!
خودمان را انداختيم داخلِ سراشيبىِ روابطى كه،
ميدانيم به دره ختم ميشود،
اما ترجيح ميدهيم از مسير لذت ببريم!

 

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم مهر ۱۳۹۷ ساعت 0:20 توسط فاضل گل گوند |