مخاطب قلبم

مخاطب قلبم ﺁﻏﻮش ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ تو ﺟﺎ ﺩﺍﺭﺩ …
ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯽ
ﺍﯾﻦ ﺿﺮﺑﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﺗﻨﺪ ﻭ ﭘﯽ ﺩﺭ ﭘﯽ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﻮﯼ
تو ﺭﺍ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻨﺪ …
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﮐﻼﻣﻢ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ …
ﻣﺨﺎﻃﺐ ﺿﺮﺑﺎﻥ‌ﻫﺎﯼ ﻗﻠﺒﻢ ﻫﻢ توﯾﯽ

+ نوشته شده در جمعه نهم خرداد ۱۴۰۴ ساعت 2:54 توسط فاضل گل گوند |

 

تکیه گاه

تکیه گاه کلمه بزرگی است:
پر از عشق ،
پر ار آرامش ،
پر از گرمای نفسهایت ،
پر از دلتنگی های من ،
پر از بی تابی های تو ،
پر از من ،
پر از تو
اما در دو کلمه خلاصه می شود :
” شانه های تو “

+ نوشته شده در جمعه نهم خرداد ۱۴۰۴ ساعت 2:51 توسط فاضل گل گوند |

 

به دل هم نشستیم

به دل هم نشستیم

و عاشق شدیم …

همچون چهره ی ماه

که به دل برکه می نشیند

و هیچ دستی

توان بیرون انداختنش را

ندارد . . .

+ نوشته شده در جمعه نهم خرداد ۱۴۰۴ ساعت 2:47 توسط فاضل گل گوند |

 

عشق بی تکرار

می گویند هر کس فقط یک بار عاشق می شود
باور نمی کنم …
که من
هرگاه تو را می بینم دوباره عاشق می شوم
هزاران هزار بار … هر بار عاشق تو … هر بار بیشتر از قبل

این لحظه ها و این روزها اولین بارهای زندگی ام هستند که
تلاشی برای خوشحال بودن نکرده ام

زیرا وقتی تو کنارم هستی شادی رخدادی است که خود به خود رخ می دهد!

تو به دنیایم معنا می دهی
وای به زمانی که نیستی … زمانی که نیستی در و دیوار دنیایم آوار است

وقتی نیستی چشمانم به قلبم حسادت می کنند که تو همیشه نزدیک قلبم هستی و دور از چشمانم
تویی که در آرزوی رویای تو را دیدن به خواب می روم و بودنت دلیل زنده بودنم است

+ نوشته شده در جمعه نهم خرداد ۱۴۰۴ ساعت 2:45 توسط فاضل گل گوند |

 

دلبر

اتفاق هاےِ خوب
همیشہ مےاُفتَند
مثلِ مِهرِ ” تُو” ڪہ
بہ دِلَــــــــــم “اُفتاده”
مےبینے حَتّے “اُفتادڹ” هَم
فعلِ قَشنگیست !
وقتے پاےِ ” تُو” وَسَط باشَد …

+ نوشته شده در جمعه نهم خرداد ۱۴۰۴ ساعت 2:42 توسط فاضل گل گوند |

 

زن و شوهر مظهر همبستگي گیتی است

وجودشان کنار هم تجلی زیبایی است

زنان نازک‌اند و لطیف

مردان در عین محکمی به این لطافت نیاز دارند

+ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۱ ساعت 11:46 توسط فاضل گل گوند |

 

رفتار عاشقانه زن را بایــد از دلتنگـیش فهمید

از شـــوق و بی‌تابیـش برای ملاقات

از حس کودکانه‌اش برای آغــــــــوش

از خجالتش برای بوسـه گرفتن

زن بـی علت بهانه نمی گیرد

شاید بهانه دستان گرمـت را دارد

که دستانش را بگیری …..!

+ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۱ ساعت 11:41 توسط فاضل گل گوند |

 

♥ بمانے بهارم
♥ بخندے تابستان
♥ ببارے پاییزم
♥ نباشے زمستان
♥ تــ♥ــو
♥ چهار فصل روزگار منے ♥♥♥

+ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۱ ساعت 11:37 توسط فاضل گل گوند |

 

نام زیبای تو را در کتیبه ای از جنس عاطفه حک خواهم کرد
و عکس قشنگت را در قابی از جنس عشق می گذارم
تا همه بدانند تو سلطان جان من و فاتح دلم هستی

+ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۱ ساعت 11:27 توسط فاضل گل گوند |

 

نام زیبای تو را در کتیبه ای از جنس عاطفه حک خواهم کرد
و عکس قشنگت را در قابی از جنس عشق می گذارم
تا همه بدانند تو سلطان جان من و فاتح دلم هستی

+ نوشته شده در شنبه بیست و هشتم آبان ۱۴۰۱ ساعت 11:26 توسط فاضل گل گوند |